مجموعه آلفرد هیچکاک تقدیم میکند هفت فصل است : فصل دو شامل 39 قسمت داستان جدا از هم بوده که فهرست آن بشرح ذیل است :
دختر آقای پرنسی به تازگی مدیر مدرسه را به قتل رسانده است. یک قاتل در خانواده؟ این کار را نمی کند. این بر عهده آقای پرنسی است که شخص دیگری را به جرم جنایت خود متهم کند.
وقتی شوهرش برای یک سفر کاری می رود، مری سامرز در خانه اش تنهاست – و ترسی بی نام و نشان را گرفتار کرده است. سپس یک بیمار روانی فراری وارد می شود.
والی و باد دوستان پروفسور رنکین به آنجا می روند تا او را به ماهیگیری ببرند. آنها او را در سردابش پیدا می کنند که سوراخی را با سیمان پر می کند. آنها مشکوک هستند که او ممکن است آن را با همسرش نیز پر کرده باشد.
کاترین اولدهام در حالی که در تلاش است تا ذهن برادرش فیتژو – شکارچی پروانه و تماشاگر پرنده – را در قتل نگه دارد، به مردی بی خانمان خورش می دهد.
هیچ کدام آنقدر کور نیستند
یک دلال عتیقه فکر می کند که باید از چیزهای خوب زندگی لذت ببرد، اما عمه موریل او کسی است که تمام پول را دارد. پیدا کردن کیف پول یک مرد دیگر به او فکر بدی می دهد.
نیویورک، 1910. ال برچ، دفتردار، انتظار ورود معشوقه اش ادوینا را از 20 سال پیش دارد. وقتی او می رسد، او هنوز هم ذره ذره خانم است. اما او تنها نمی آید.
جورجی مینلی، لاکی مور، دشمن قدیمی دوران کودکی خود را به دلیل دخالت در راکت ماشین پین بال او می کشد. اکنون جورجی شدیداً به یک حقه نیاز دارد.
سیسی انرایت دقیقاً از ایده مسموم کردن مرد املاک و مستغلات هیجان زده نیست. اما خواهرش، جوآنا، اصرار دارد که این تنها راه است.
یک بازی پوکر بدون محدودیت، یک مرد املاک و مستغلات را به مرز تباهی می کشاند.
یک پسر دانشگاهی که رابطه نزدیکی غیرطبیعی با پدرش دارد، به نامادری خود مشکوک به بازی ناپسند است.
یک اوباش میانسال مشکوک است که همسر جوانش به او خیانت کرده است. او با هری سیلور، بهترین هیتمن در تجارت ارتباط برقرار می کند.
یک ناشر کتاب از دو خواهر مسن در عمارت لوئیزیانا دیدن می کند. یکی از آنها یک معمای قتل نوشته است. و او میآموزد که ممکن است بیشتر حاوی واقعیت باشد تا داستان.
تخیل یک نویسنده اسرارآمیز زمانی که ذهن تحریک شده خود را به سمت همسایه های همسایه جدید خود معطوف می کند او را به دردسر می اندازد – و تعجب می کند که چرا هرگز همسرش را ندیده است.
یک طراح مبل مبتدی با همسر رئیسش تبانی می کند تا شوهرش را دیوانه کند.
یک سامری خوب به یک زوج تازه ازدواج کرده با پنچر شدن لاستیک کمک می کند. اما هنگامی که داماد به طور تصادفی کت و شلوار مرد را کثیف می کند، غریبه خود را به عنوان یک کت و شلوار خطرناک نشان می دهد.
مردی که بیش از حد داستانهای خمیری میخواند، متوجه میشود که در آپارتمان طبقه پایین در نقش سر گالاهاد برای بلوند بازی میکند. به نظر می رسد او با یک جسد سنگین شده است.
دادستان منطقه مارتین راس برای فرمانداری نامزد می شود و متوجه می شود که برادرش ریچارد نامزد دیگر برتون ریوز را کشته است.
زندانی غل و زنجیر استفان فونتین سعی می کند در مسیر فرار به سمت سن کوئنتین از گروهبان راکول مذاکره کند.
قاضی کانرز گفتگوی متمدنانه و آمانتیلادو را با معمار جوانی که قرار است همسرش را بدزدد، در میان می گذارد. اما کیفیت رحمتش ضعیف است.
اختلافات زناشویی بین کارل بوردن نویسنده و همسرش آنت زمانی تشدید میشود که در غذای او سم یافت میشود.
دزد جوان استیو مورگان به دلیل اولین تخلف خود در زندان است و برای خیر خود بیش از حد گستاخ است.
یک بازپرس بیمه و همسرش به پرونده خانم گیلسپی می پردازند که دو بار بیوه شده است — و دو بار از درآمدهای بادآورده بیمه عمر شوهرانش برخوردار شده است.
یک پرستار سابق متوجه می شود که وقتی شوهرش در سفرهای کاری دور است، زن دیگری را می بیند.
چارلز گرشام، بازیگر شکست خورده، که در مشروبات الکلی ضعف دارد، از نمایشنامه نویس وین کمپبل می خواهد که نقشی به او بدهد. وقتی کمبل امتناع می کند، گرشام به باج گیری متوسل می شود.
خدمتکار جسد کنت ویکتور ماتونی را کشف می کند. این به بازرس دیویدسون از اسکاتلند یارد بستگی دارد که قاتل را پیدا کند.
بازرس دیویدسون به تحقیق در مورد قتل کنت ماتونی ادامه می دهد.
بازرس دیویدسون به تحقیق در مورد قتل کنت ماتونی ادامه می دهد – و باز هم اعتراف دیگری دریافت می کند.
سام جاکوبی جسد همسرش را در صندوق عقب ماشینش دارد و توسط یک پلیس موتور سیکلت تهدید می شود که او را در مورد چراغ عقب ناله می کند.
یک قاتل اجیر شده با اکراه تصمیم می گیرد تا دوست دختر خود را به دستور رئیس جنایتکارش بکشد، زیرا می داند که هیچ شکستی را نمی پذیرد.
ارنست فایندلیتر دائماً توسط همسرش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، بنابراین او در مورد لالاگه، یک عاشق عجیب و غریب از دریاهای جنوبی خیال پردازی می کند.
شبی که دنیا به پایان رسید
یک روزنامهنگار با نشان دادن مقالهای جعلی که میگوید دنیا در آن شب به پایان میرسد، با مردی بیخانمان شوخی میکند، اما این شوخی نتایج مرگباری دارد.
یک قاتل مردم را در مه لندن خفه می کند. یک خبرنگار موفق می شود به طور مستمر خود را در برابر پلیس به صحنه جرم برساند.
در یک شهر کوچک ماساچوست، هیلدگارد فل، جوان نابالغ، رازی را در مورد جان اندرسون پیر که تازه به آنجا نقل مکان کرده است، میآموزد.
یک زن بیهوده و پرستو نمی تواند از شوهرش طلاق بگیرد. خوشبختانه او عاشق باغبانی است. و او فقط یک سوراخ بزرگ در حیاط خلوت حفر کرده است.
تاکسیدرمیست، جورج تیفانی، زمانی که برادر همسرش، والدرن، بیش از حد از او استقبال می کند، دچار مشکلات خانگی می شود.
لندن، 1912. جو ساندرز، صاحب مغازه، از قرض دادن پول به پسرش سام، که مشتاق جذب یک دختر نمایشی ارزان قیمت است، امتناع می کند.
یک لژ زمین های گورستان را می فروشد، اما تا زمانی که اولین نفر در آنجا دفن نشود، هیچ کس نمی خرد. برادران به آقای ویمز روی می آورند.
یک دختر ثروتمند بی حوصله به کابین خود در کوه می رود. قبل از تمام شدن شب، او ناامیدانه آرزو می کند که ای کاش تازه به خانه می رفت.
دو مرد در ایستگاه قطار منتظر می مانند. یک آژیر ناله به طور دوره ای به آنها یادآوری می کند که یک دیوانه از بیمارستان روانی محلی فرار کرده است.
بخش نظرات این مطلب از طرف مدیریت بسته شده است و امکان ارسال نظر وجود ندارد.