"سوندار کَهَنا" (راج کاپور) که نسبت به "گوپال ورما" (راجندرا کومار) "فرزند آقای ورما، قاضی ثروتمند" و "رادها" (ویجایانتی مالا) که او نیز فرزند فردی توانگر است، جزو طبقه کم درآمد جامعه است و زندگی سختی را سپری می کند، با این دو در کودکی دوست می شود و آنها با هم بزرگ می شوند. "سوندار" و "گوپال" هر دو به "رادها" علاقهمند هستند. گوپال برای سوندار به خواستگاری می رود، اما پدر رادها که نظامی ست مخالفت می کند و پیشنهاد ازدواج گوپال با رادها را می دهد. سوندار تصمیم می گیرد خود را به آنها اثبات کند و به همین دلیل به نیروی هوایی هندوستان می پیوندد، خبر کشته شدنش همه جا می پیچد. در زمانی که همه فکر می کردند سوندار کشته شده است، گوپال که دیگر قاضی شده است، عشق خود را به رادها ابراز می کند، اما سوندار در آستانه ی ازدواج گوپال با رادها، زنده بر می گردد و قهرمان ملی می شود. او سر انجام با "رادها" ازدواج میکند. "گوپال" نیز به خاطر دوستی با "سوندار"، همه چیز را فراموش میکند. اما یک شب "سوندار" نامه ی عاشقانه ی "گوپال" به "رادها" را پیدا می کند. سوندار می پندارد که رادها به وی خیانت کرده است، اما گوپال به او داستان را توضیح می دهد و اثبات می کند که "رادها" زنی وفادار است و هرگز به همسرش خیانت نکرده است و سپس خودکشی میکند... .
- زبان فارسی
- مدت زمان 3 ساعت و 58 دقیقه
بخش نظرات این مطلب از طرف مدیریت بسته شده است و امکان ارسال نظر وجود ندارد.